سنابرق

یادداشت هایی با رویکرد دینی از سید حسین کشفی و سید علی کشفی

سنابرق

یادداشت هایی با رویکرد دینی از سید حسین کشفی و سید علی کشفی

سنابرق

بسم الله الرحمن الرحیم
یکاد سنابرقه یذهب بالابصار*

در تاریکی ها و سردرگمی های این زمانه ی شگفتی آور دست به دامان آیات قرآن و احادیث شریفه و نوشته ها و تعالیم علما و اولیاءالله، با بهره گیری از علوم دینی کوشیدیم درخششی پدیدآوریم و آن را با الهام از شرح دعای رجبیه ی جدبزرگوارمان علامه کشفی* ، سنابرق نام نهادیم که راهگشای قلبهای سلیم باشد.
خواستیم مرواریدهای نابی را که از دریای بیکران کتب و منابع دینی اصطیاد کرده ایم با شما شریک شویم.
حیفمان آمد نگاره های زیبا از دستخط و تصاویر علما ی قدیم و معاصر را تنهایی ببینیم.
گاهی غیرت دینیمان پاسخگوی صریح، قاطع و واضحی برای سوال ها و متنهای تلگرامی شد و ما بر آنیم تا آنچه از سطح سواد طلبه ی ساده ی علوم دینی برمی آید در این مجال هم بگنجانیم. و خرده یادداشت ها و تحلیلهای کوتاهی را که از ذهن کوچکمان میگذرد با شما در میان بگذاریم. و البته که این نوشته ها احتمالا نقص‌ و کاستی دارد. مایه ی افتخار است که منتقدان و صاحب نظران در این راه یاری صمیمانه خود را از ما دریغ ننمایند. باشد که با کمک یکدیگر سلاح درخشانی بسازیم که در تاریکیها راهگشا بوده و سبب رضایت پیامبر صلی​ الله علیه و آله و ائمه عصمت و طهارت را فراهم آوریم و معنای عالی سخن شاعر شویم که فرمود؛
"از سنا برق آتش شمشیر
عرشیان را سنا فرستادی"*


* سوره مبارکه نور آیه 43
نزدیک است که درخشش آن (نور رعد و برق) چشم ها را از بین ببرد.
* سنابرق فی شرح البارق من الشرق اثر علامه سید جعفر کشفی
*دیوان خاقانی. قطعه321

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۸ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است



🔻اشعار آیت الله نور الله شاه آبادی در وصف مرحوم والدشان آیت الله العظمی میرزا محمد علی #شاه آبادی و حضرت امام #خمینی رضوان الله تعالی ، در کتاب سفرنامه منظوم :

کنون رسیده به آخر سخن سزاوار است
کنم سپاس خداوند و شکر والد خویش

چه داد حق به من آن والدی که بود ز پیش
فقیه و عارف و دانشور و مآل اندیش

همیشه یاد خدا بود و با ولای علی
به لطف معرفت او بود نیک نیک اندیش

به باغ تربیتش پرورید و یافت ثمر
به هدیه داد جهان را گلی که پروردیش

خمینی آن بطل عارف زمانه که بود
همیشه حامی مستضعفان و خیر اندیش

حماسه کرد و خروشید در جهان چون شیر
فکند در دل اهریمنان بسی تشویش

طلب کنم زخدا بهر آن دو گوهر پاک
کند ز رحمت رحمانیش عنایت پیش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۰
سید حسین کشفی



🔻به مناسبت ارتحال بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی (ره)

◀️ مساله ی ولایت "مطلقه" فقیه از دیر باز مورد بحث و نقد و بررسی فقها بوده است. عده ای مثل مرحوم نراقی و امام خمینی جزو موافقین ولایت مطلقه فقیه بوده اند و عده ای دیگر نیز مثل مرحوم آیت الله العظمی خویی و نوع شاگردانشان ولایت "مطلقه" را قبول ندارند.
اما هر دو گروه حاکمیت سیاسی فقیه را پذیرفته اند و حکومت را حق فقیه جامع الشرائط می دانند.
آن چه که هست نحوه رسیدن به "حکومت فقیه" متفاوت است. بعضی از طریق ولایت مطلقه فقیه و عده ی دیگر از طریق مساله "امور حسبیه"، به حاکمیت سیاسی فقیه می رسند.
امور حسبى عبارت است از آنچه که در دو بعد دنیوى و اخروى به مصالح‌ عمومى ارتباط دارد و شارع مقدّس، به اهمال آن راضى نیست و برپایى آن را ضرورى مى‌داند.
حال این مصالح عمومی گاهی در عناوین خاصی مثل مانند سرپرستى افراد صغیر و دیوانۀ بدون سرپرست، اموال فرد مفقود الاثر، موقوفات بدون متولّى، وصایاى بدون وصىّ .... هست.
گاه نیز در مفهومى کلّى به کار رفته و از آن، همۀ امورى اراده شده که شارع راضى به اهمال آن نیست و اقامۀ آن را ضرورى مى‌بیند.
متصدی در امور حسبیه نیز متعینا فقیه واجد شرایط است و بر این مطلب ادّعاى اتّفاق و اجماع شده است. بنابراین، با وجود فقیه، غیر فقیه بدون کسب اجازه از وى نمى‌تواند امور یاد شده را تصدّى کند.

"حکومت از مهم ترین مصادیق امور حسبیه"

یکی از امور حسبیه که شارع مقدس به اهمال آن راضی نیست ، تشکیل حکومت است که از جمله مصالح عمومی است. و لذا شارع مقدس برپایی حکومت را لازم شمرده است.

🔸 مرحوم آیت الله العظمی تبریزی در کتاب صراط النجاه حکومت را از مهم ترین مصادیق امور حسبه می داند. ایشان در کتاب صراط النجاه گوید :
«أن الولایة على الأمور الحسبیّة بنطاقها الواسع، و هی کل ما علم أن الشارع یطلبه و لم یعین له مکلفا خاصا، و منها بل أهمها إدارة نظام البلاد و تهیئة المعدات و الاستعدادات للدفاع عنها، فإنها ثابتة للفقیه الجامع للشرائط» (صراط النجاة ج‌1 ص 10)
در جواب استفتاء دیگر، فتوای استاد آیت الله العظمی خویی را نیز همین می دانند و می نویسند:
سوال :
رأیکم- دام ظلّکم- أن ولایة الفقیه انّما هی على الأمور الحسبیّة بنطاقها الواسع، و هی کل ما علم أن الشارع یطلبه، و لم یعیّن له مکلّفا خاصا، و منها بل أهمّها ادارة نظام البلاد، و تهیئة المعدّات و الاستعدادات للدفاع عنها ؛ و السؤال: ما هو الفرق اذن بین مختارکم و مختار السیّد الخوئی قدّس سرّه ما دام المناط هو علمنا بأن الشارع یطلبه؟
جواب :
 لا فرق، و لکن السید قدّس سرّه لم یصرّح بأن نطاقها الواسع من الأمور الحسبیّة، و اللّه العالم. (صراط النجاة ج‌3 ص 358)

🔹 آیت الله العظمی وحید خراسانی نیز اخیرا در درس خارج فقه خود به همین مساله اشاره کرده اند و حکومت اسلامی را در زمان غیبت از باب امور حسبه حق فقیه دانسته اند.

🔸 آیت الله حاج شیخ نصر الله شاه آبادی در رابطه با نظر استاد خود مرحوم آیت الله العظمی خویی می فرمایند:
 مرحوم آخوند در کتاب حاشیه مکاسب نیز مشروعیت تصرف را _از باب قدر متیقن _ منحصر به فقیه میدانند. همانگونه که رای استاد معظم آیت الله العظمی خویی رضوان الله تعالی علیه نیز همین بوده است و حکومت و اداره بلاد را از اظهر مصادیق امور حسبیه میدانستند. (جوابیه به نوشته اکبر ثبوت)

◼️ در رابطه با نظر مرحوم آیت الله العظمی خویی غیر از نقل قول هایی که از شاگردان ایشان نقل شد، شواهدی نیز در مکتوبات ایشان بر این ادعا دیده می شود.
معظم در کتاب جهاد از کتاب منهاج الصالحین، جهاد ابتدائی را در عصر غیبت مشروع دانسته اند. و رهبری و هدایت جهاد را نیز از وظائف فقیه می دانند:
"و بما أنّ عملیة هذا الأمر المهم فی الخارج بحاجة إلى قائد و آمر یرى المسلمین نفوذ أمره علیهم، فلا محالة یتعیّن ذلک فی الفقیه الجامع للشرائط، فإنّه یتصدّى لتنفیذ هذا الأمر المهم من باب الحسبة على أساس أنّ تصدّى غیره لذلک یوجب الهرج و المرج و یؤدّی إلى عدم تنفیذه بشکل مطلوب و کامل" . (منهاج الصالحین (للخوئی)؛ ج‌1، ص: 366)

📌 خلاصه استدلال:
صغری : حکومت و اداره بلاد یکی از مصادیق امور حسبیه است. (کما هو واضح، با توجه به تعریف امور حسبیه)
کبری: متصدی در امور حسبیه "فقیه جامع الشرائط" است. (بالاجماع و از باب قدر متیقن)
نتیجه: متصدی حکومت و اداره بلاد، فقیه جامع الشرائط است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۰۱
سید حسین کشفی



🔻 در دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان می خوانیم:

«اللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِ وإطْعامِ الطّعامِ وإفْشاءِ السّلامِ وصُحْبَةِ الکِرامِ بِطَوْلِکَ یا ملجأ الآمِلین»

🔸از مواردی که در این دعا از خداوند متعال مسالت می کنیم , "افشاء سلام" است.
گاهی همین "سلام" تاثیر بسیاری در روابط افراد خواهد گذاشت و سبب جذب به آیین و مذهبمان می گردد. نمونه ای را در داستان ذیل ملاحظه فرمایید:


🔹 مرجع عالیقدر آیت الله العظمی علوی گرگانی برای حقیر نقل می فرمودند : 
من سالهای طولانی شب های جمعه به جهت تبلیغ از قم به تهران می رفتم ؛ در مسیری که به طرف مکان بر گزاری جلسه بود ، افرادی بسیاری از کسبه بودند ، هر هفته به آنان سلام گرمی می کردم .
 یک روز شخصی به نام آقای نجات زهاویدان پیش من آمد و گفت : "من از جمله کسبه ای بوده ام که هر هفته بر من سلام می کردید ، اما من مسلمان نبوده ام بلکه اعتقاد به آیین یهودیت داشته ام اما بواسطه ی این حسن بر خورد شما و هم چنین حقانیت دین اسلام ، می خواهم بدست شما مسلمان شوم"
 این شخص مسلمان شد و نامش را به محمد علی احمدی تغییر داد و از آن جا که اولاد نداشت تمام اموالش را هم به بنده بخشید. و بعد از یکی دو ماه که مسلمان شد ، از دنیا رفت.
من هم منزل این شخص را صندوق قرض الحسنه وحدت فاطمیه قرار دادم که تاکنون پابرجاست، و مشغول خدمات رسانی می باشند.


📌 جا دارد انسان در این داستان تامل کند ، که یک سلام سبب شد که شخصی مسلمان شود ، و اموالش را هم به جهت امور خیر دهد ، و تا امروز که این صندوق قرض الحسنة بر پاست آثار و برکاتش موجود است .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۶ ، ۱۸:۱۴
سید حسین کشفی



‍ 🔻نامه ای از فقیه عارف مرحوم آیت الله حاج شیخ علی محمد بروجردی نجفی ، که نشان از صفای باطن ایشان و توجه به تهذیب نفس و زیبایی سیرت دارد.

🔹جریان نامه: مرحوم آیت الله شیخ محمد ابراهیم بروجردی فرزند مرحوم حاج شیخ ، عکسی از پدر را به مرحوم آیت الله سید محسن نبوی اشرفی _ در نجف اشرف _ نشان میدهند و آقای نبوی می گویند:"محاسن آقا قدری سفید شده"
آشیخ محمد ابراهیم این موضوع را در نامه ای به والدشان گزارش می دهند.
این نامه از حاج شیخ در جواب به نامه فرزندشان هست.
👇👇👇

🔸نوشته بودید عکس را به آیت الله اشرفی ارائه [کردید]، فرمودند: گویا محاسن آقا "قدری" سفید شده ولی سفیدش کمتر [است] «و عین الرضا عن کل عیب کلیلة» * و لذا غیر محاسن و زیادی آن نمی بیند «و لکن عین السخط تبدى المساویا» .
و اما سفیدی ریش در این عکس پر واضح است و ای بسا ریش سفید و دل چو قیر

* ترجمه شعر : نگاهی که از روی رضا و خوشبینی باشد همه عیبها را می پوشاند ، همان طوری که نگاهی که از روی دشمنی و عداوت باشد عیبها را آشکار می نماید .

چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۶ ، ۰۶:۲۲
سید حسین کشفی

 🔻ورود دخانیات به جامعه اسلامی و پذیرش آن از سوی برخی فقهاء، نه تنها استقبال شدید مسلمین را درپی داشت، بلکه به عنوان نخستین شبهه حکمیه مالانص فیه، راه جدید و افق تازه ای را پیش روی فقه و اصول گشود و موجب اختلاف نظر شدید میان فقها گردید .

 و از همان نخست حکم استعمال دخانیات یا به قول فقها شرب توتون(۱) و تنباکو از حلیت مطلق - حتی به هنگام روزه داری - تا حرمت مطلق در نوسان ماند.

چه این مسئله مهم که به واقع نشانه آشکار نقش عقل و عرف در استنباط احکام بوده و هست، ابتدا وجه تمایز میان اخباریون که می گفتند هر محصول تازه از فرنگ آمده ای بدعت در دین و تشّبه به کفار است، با اصولیون که معتقد بودند اصل بر اباحه و برائت است، به شمار آمد، به ویژه در زمانی که توتون، خالص و عاری از مواد سمی امروز بود و به قول فقهاء وقت ، موجب شادی و نشاط در عبادت می شد .

امروز نیز برخی از همان اصولیون برپایه قواعد فقهی لاضرر و لاضرار، لاسرف و لااسراف، حرمت لهو و ... حکم به حرمت استعمال و خرید و فروش آن می دهند...


  🔹نقل است یکی ازعلمای عصر رساله ای در حرمت شرب توتون نوشت و آن را در پارچه ای پیچید و برای علامه مجلسی فرستاد . مجلسی گرفت و خواند، سپس رساله را پس فرستاد و برای آن عالم پیغام فرستاد که از رساله ی تو چیزی برایم مفید نبود مگر آن پارچه ، که آن را نیز برداشتم تا تنباکوی خود را در آن نگاه دارم. (بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۰۴)


📌این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که حتی فقهای موافق با شرب توتون نیز با استناد به روایاتی که دلالت بر کراهت رفتن به مساجد پس از خوردن خوراکی های بدبو و موذی دارد ، استعمال دخانیات در اماکن عمومی را - به سبب آزار مردمان - مکروه میدانند . 

(محمدتقی مجلسی، لوامع صاحبقرانیه، ج ۳، ص۲۶۷)


(۱)مقصود از شرب توتون فقط سیگار و قلیان است و شامل تریاک و وافور و... نمی باشد.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۱۷:۱۸
سیدعلی کشفی

⚡️روزه مستحبی !⚡️

    🔻روزی روباهی از کوچه باغی می گذشت. گوشه ای از دیوار باغ، سوراخی داشت.  روباه از آن سوراخ به درون باغ نگاهی انداخت. طعمه ای را زیر درختی دید و کنار آن طعمه تله ای کار گذاشته بودند. با خود اندیشید، که اگر به سوی آن برود ممکن است گرفتار شود. از آن صرف نظر کرد و به راه خود ادامه داد. در راه گرگ را دید و سلام عرض کرد. گرگ هم  از احوال و روز روباه پرسید. روباه به گرگ گفت: جناب گرگ؛ در راه به طعمه ای برخورد کردم ، اگر حضرت عالی میل دارید می تو انم نشانی آن را بگویم تا از خوردن آن حظّی ببرید. گرگ از این سخن متحیر شد و پاسخ داد: چرا خودت به خوردن آن تمایل نداری؟ روباه گفت: آخر امروز من روزه هستم و برای من جایز نیست!
 گرگ به دنبال روباه راه افتاد تا به آن طعمه دست یابد. به آن باغ نزدیک شدند. روباه گفت: اگر خود را از  روی این دیوار به درون باغ بیندازی به طور حتم روی طعمه قرار می گیری. سپس روباه خود را به آن سوراخ رسانید تا عاقبت آن بخت برگشته را روی تله ببیند. گرگ هم در یک خیزش خود را به درون انداخت و در آن تله گرفتار آمد. روباه هم که دید تله دیگر از کار افتاده ،شروع به خوردن آن طعمه کرد. گرگ در نهایت عصبانی گفت: بدجنس ِ متقلب این چه حیله ای بود که سوار کردی، مگر نگفتی که من روزه هستم؟! روباه لبخندی زد و گفت: روزه من مستحبّی بود و گرفتن آن واجب نیست.

📚 منبع : کتاب مهناج السرور تالیف مرحوم حجه الاسلام شیخ علی قرنی گلپایگانی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۳۷
سید حسین کشفی


🔹🔸مرحوم آیت الله حاج سید احمد روحانی در کتاب خود می نویسند:

در باب حادی عشر (۱) در مطلع کتاب مرقوم شده است :
أجمعت العلماء علی وجوب معرفت الله بالدلیل لا بالتقلید.

اجماع علما در فروع و مسائل عملیه یکی از ادله به شمار می رود و به اجماع علمای اسلام تا حدی که أصول فقه معین شده است می توان استدلال کرد.
و اما در مباحث #اصول_عقاید استدلال کردن به اجماع هیچ معنا ندارد.
و گذشته از این اگر کسی مکلف شد که در باغ و بستان معینی منزل کند گاهی از روی نشان درست راه می پیماید و خود را به آن بستان می رساند و گاهی از راه غلط می رود لکن خود را به مقصد می رساند.
و هر گاه رسید به مقصد (و فرضا از طریق غلط رفت) آیا عقلا و شرعا با کدام منطق باید به او گفت که تو به باغ و بستان مرکز تکلیف نرسیده ای.
 از این تکلیف به خوبی دانستی که شخص اگر از روی استدلال و یا از روی #تقلید فهمید که باید خدای واحد را بپرستد و شهادت به وحدانیت حق تعالی داد از او قبول است و هیچ منطقی به شخص موحد که از روی تقلید ایمان دارد نمی گوید که ایمان و شهادت تو قبول نیست.
رفتار پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله هم با هیچ کس مطالبه استدلال نبوده است.
 آری در قرآن مقدس مذمت زیادی شده است از آن تقالید که مانع از سعادت و جلوگیر از ایمان شده است.

النتیجه :
جمله اجمعت العلماء کافة علی وجوب معرفه الله بالدلیل لا بالتقلید معنا و محصل صحیحی نمی دهد . خصوصا اگر بیانات شارع را هم ضمیمه کنید کاملا جمله ی غیر مربوطی به نظر خواهد رسید . و الله العالم .

(۱)باب یازدهم از کتاب منهاج الصالح فی مختصر المصباح  للعلامة الحلی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۶
سید حسین کشفی



🔸هر سال ابتدای ماه مبارک رمضان و انتهای آن، بحث رؤیت هلال در محافل دینی مطرح می شود و مثل همیشه سخن از اختلاف مراجع معظم تقلید در اعلام شروع و پایان ماه مبارک رمضان است.
حال با توجه به اختلاف مراجع ، آیا مساله رؤیت هلال تقلیدی است؟ می توان گفت هم تقلیدی است و هم تقلیدی نیست.

🔹اما تقلیدی نیست، چون مراجع در کتاب های رساله، راه های ثابت شدن اول ماه را ذکر کرده اند اما سخنی از نظر مرجع تقلید به میان نیامده است: اول : خود انسان ماه را ببیند . دوم: عده ای که از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا شود. سوم: دو مرد عادل شهادت دهند که ماه را دیده اند.
بنابراین اگر یکی از راه های فوق برای مکلف ثابت شد می تواند طبق آن عمل کند حتی اگر مرجع تقلیدش روز دیگری را اول ماه اعلام کرده باشد.

🔸اما از جهت دیگر مساله تقلیدی است. چون در رؤیت با چشم مسلح ـ مثل تلسکوپ ـ اختلاف است. هم چنین در مساله وحدت افق نیز اختلاف وجود دارد. عده ای مثل آیت الله العظمی خویی وحدت افق را شرط نمی دانند و لذا اگر در آفریقا هم ماه دیده شود برای عراق و ایران هم ثابت می شود. اما عده ای دیگر از مراجع این مبنا را قبول ندارند.
ما دامیکه این اختلاف مبنا در مساله رؤیت هلال وجود دارد، این قصه پر غصه ادامه دارد و حل نخواهد شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ خرداد ۹۶ ، ۰۱:۰۱
سید حسین کشفی